شیوه های مناسب تشویق و اثرات مضر تنبیه

مقدمه :

با عنایت به این که این بحث- تشویق و تنبیه – از مباحث و روش های مفید و موثر تربیت می باشد، جالب این است که ذهنیت متکی بر تنبیه بدنی که امروز در برخی مدارس رد پای آن را می بینیم بر آمده از همین اندیشه قدیمی و منسوخ است که در راه تربیت حتی زدن نو آموز هم رواست.

نظر دانشمندان غربی و شعرا و نویسندگان تعلیم و تربیت اسلامی به اجمال آورده می شود:

خواجه نصیرالدین طوسی درباره تنبیه بدنی بر این باور است که :” به هر خلق نیکی که از کودک صادر شود او را مدح باید کرد و بر خلاف آن در توبیخ اول عمل قبح او را تغافل منسوب کنند تا بر انجامش اقدام ننماید، و اگر بر خود پوشیده دارند ، بر او پوشیده دارند و اگر معاودت کند در سر او را توبیخ کنند و چون معلم در اثنای توبیخ ضربی به ثمر رسانند از فریاد و شفاعت خواستن حذر فرمایند؛ چه آن فعل ممالیک و ضعفا بود. به عبارت دیگر او نیز تنبیه را جایز می داند منتهی تا حدی که تنها باعث تنبیه شود و هرگز از سرکین  ورزی و شقاوت نباشد.

برخلاف نظر دانشمندان مبذول جان لاک معتقد است، تا آنجایی که ممکن است در تربیت کودکان نباید از تنبیه استفاده کرد و همواره تشویق را بر تنبیه مقدم میداند.او اظهار می دارد که اگر قرار است از تنبیه در تربیت کودک استفاده کنید بهترین تنبیه عدم تایید کودک است به خاطر عمل نامطلوبی که انجام داده است. وی همچنین در باره تشویق معتقد بود که بهترین نوع تشویق تایید وتمجید کودک است به خاطر عمل مطلوبی که انجام داده است به طوری که یاعث لوس شدن کودک نشود.

نکته ای که باید به طور کامل مورد توجه مربی  و کلیه عوامل تربیتی و محیط اجتماعی قرار گیرد، مساله سرنوشت خود کودکان و نوجوانان است. باید توجه داشت که نمی توان سرنوشت آنان را به دست قضاو قدر سپرد.بسیاری از پدران و مادران اینطور فکر می کند که خوشبختی یا بدبختی طفل در آینده مربوط به سرنوشت اوست.اگر سرنوشت طفل خوشبختی است هیچ قدرتی نمی تواند سرنوشت اورا تغییر داده، از سعادت محرومش گرداند.و بالعکس اگر سرنوشت کودک بدبختی و شقاوت است ، کسی نمی تواند او را از مسیر بدبختی به مسیر خوشبختی بکشاند.راستی اگر چنین است پس پی گیریهای پیامبران و همه مصلحان اخلاقی و اجتماعی برای اصلاح و سعادت مند ساختن افراد و اجتماعات بیهوده بوده است ، در حالی که چنین نیست.

دنیای ما دنیای تلاش و کوشش است، هرچه بخواهیم شدنی است.بزرگان گفته اند:خواستن ، توانستن است.اگر می بینیم نوباوگان اجتماع انطور که باید و شاید بار نمی آیند و احیانا پشت پا به مقدسات می زنند و یا گرفتار اعتیاد مضر هستند، برای این است که نخواستیم آنها درست تربیت کنیم، و آنها را به دست قضا و قدر سپرده ایم چه اگر می خواستیم آنهارا بهتر از این تربیت می کردیم.

پژوهش های زیادی در راستای نقش اثرات تنبیه و تشویق در امر تعلیم و تربیت صورت گرفته است که  اکثریت قریب به اتفاق آنها بر نقش تعیین کننده تشویق نسبت به تنبیه درزمینه تربیت کودکان تاکید دارند.به منظور تغییر رفتار افراد یا هدایت رفتار آنها در مسیر مورد نظر از روشهایی استفاده می‌شود که شناخته شده‌ترین آنها فرآیند کنترل و تشویق است.

فرآیند تشویق سیستم انگیزشی فرد را تحریک می‌کند و احساس خوشایندی در او بوجود می‌آید. تنبيه باعث احساس منفى و ناخوشايند از زمينه‏اى كه تنبيه در آن اتفاق افتاده میشود.

 

 تنبیه و تشویق در اسلام

منظور از تشویق پاسخ مثبت در برابر رفتار مطلوب متربی است.این پاسخ گویی متنوع بوده وممکن است به صورت ستایش از متربی، ابزار مهرورزی به او، واگذاری مسئولیت مناسب به او، وعده پاداش و…جلوه گر می شود.

مقصود از تنبیه نیز پاسخ منفی در برابررفتار نا مطلوب متربی است و برای آن مصادیقی است، از جمله: نگاه سرد، روی برگرداندن و …   .  تشویق موجب رغبت و دلگرمی و نشاط می شود، انسان را به حرکت وا می دارد و اعتماد به نفس اور ا تقویت می کند. برعکس، اگر شخص مورد نکوهش قرار گیرد، احساس حقارت و خود کم بینی می کند، توان خود را از دست می دهد و نمی تواند بر مشکلات فایق آید.

تشویق در آیینه قرآن کریم

قرآن کریم پر است از بشارت و انذار، ولی در تربیت اسلامی بر تشویق بیش از تنبیه تاکید شده است.

خداوند می فرماید:”ما حقایق قرآن را سهل و آسان به زبان تو آوردیم تا اهل تقوا را بشارت دهی و معاندان لجوج را بترسانی”(نور36).

” ای پیامبر به کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند، بشارت بده که جایگاه آنان در قیامت ، باغستان هایی است که نهرهای آب در آن جاری است”(آل عمران 72).

چنانچه می بینیم در منطق قرآنی تشویق و امر به معروف و نیکی و بشارت به تحقق وعده الهی بر تنبیه و عذاب مقدم است.

 

  اهمیت وضرورت تشویق وتنبیه ،به عنوان اصلی مهم در تربیت اسلامی

طبیعت انسانها به گونه ای است که وقتی در انجام امور مورد تشویق قرار می گیرند،معمولادر صدد بر می آیند تا آن را بهتر انجام دهند .بدون تردید تشویق وترغیب از مهمترین ارکان روانشناسی تربیتی وعامل موثر در تحریک انگیزش های  پیشرفت وعملکرد فرد هستند و در فرایند تشویق موجب رغبت ودلگرمی ونشاط یادگیری وتقویت رفتارهای مطلوب می شوند. همه انسانها حتی بزرگسالان تا آخرعمر نیاز به تشویق دارندو با تشویق تحریک  و به جدیت وادار می شوند.

انسانی که مورد تشویق قرار می گیرد احساس آرامش ورضایت خاطر نفس می کند وبرای جدیت بیشتر وتحمل دشواری ها آماده می گردد،برعکس ،اگر مورد نکوهش یا نا سپاسی قرار گرفت دلسرد وبی رغبت می شود واحساس حقارت وضعف می کند ونمی تواند از استعدادهای خویش به نحو مطلوب استفاده نماید.

اصل تشویق وتنبیه به عنوان امری مسلم در تربیت اسلامی شناخته وپذیرفته شده است .

تنبیه و تشویق از دیدگاه اسلام:

در اسلام تنبیه به عنوان یک روش تربیتی به حساب نمی آید و در حقیقت روشی برای جلوگیری از بی تربیتی است.به عنوان مثال تنها راه مقابله با مجرم تنبیه و و برخورد تنبیهی است که جز دستورات و قوانین تمام تمدن ها و ملل است.

ترحم بر پلنگ تیز دندان     ستم کاری بود بر گوسپندان

انبیای الهی و روان شناسان از دیر باز متوجه این موضوع بوده اند و همواره در تربیت تشویق را مقدم بر تنبیه دانسته اند. چنان که پیامبر اسلام (ص) می فرمایند: احبو الصبیان و ارحموهم…..کودکان را دوس بدارید و با آنها مهربان و رحیم باشید

مزایای مدیریت تشویق بر مدیریت تنبیه

یه: هریک از دو نوع مدیریت تنبیه و تشویق دارای مزایا و معایبی هستند که در مقایسه با یکدیگر به لحاظ روانی و مدیریتی می توان یکی را بر دیگری ترجیح داد. در ذیل به ذکر چند مزیت و خصوصیت برتر مدیریت تشویق بر مدیریت تنبیه اشاره می کنیم.

1)  در مدیریت تنبیه شائبه اعمال اغراض و اهداف انفرادی و شخصی و نیز غرض ورزی نسبت به فرد تنبیه شونده وجود دارد، در حالی که چنین تصوری در مدیریت تشویق وجود ندارد.

2)  باید دانست که در مدیریت تنبیه عمومی آثار زیانبار بر فرد فرد نیروی انسانی دارد در حالی که ظاهرا تشویق گروهی اگر هم بر اساس اغراض شخصی باشد آثار زیانبار قابل ملاحظه ای ندارد.

3)  تنبیه از آنجا که جنبه سلبی و مجازاتی داردکمتر به کار آینده می آید.هرچند در بسیاری از موارد تنبیه باعث ایجاد نظم و گرایش به عمل مفید در آینده می شود.

4)  دایره کاربردی تنبیهات چندان گسترده نیست و نمی توان همه جا از آن بهره برد.به عنوان مثال در امور شهری و مقررات راهنمایی و رانندگی خیلی مفید است یا در مسائل و دستگاه های نظامی و …اما در سایر نهاد ها و دستگاه ها از جمله ادارات چنین کاربردی ثابت و مطلوب نیست و چه بسا زیان بار است. در حال که مدیریت تشویق در همه جا حتی در امور نظامی و شهری کاربردی مفید در بر خواهد داشت.

محاسن تشویق:

تشویق بر خلاف تنبیه که از عوامل بازدارنده است ، عامل ترغیب کننده می باشد که به انسان نیرو می دهد. شخصی که تشویق می شود از کار و زحمت خود احساس رضایت می کند و همین رضایت خاطر است که جلو خستگی و بی میلی اورا می گیرد. برخی از مهمترین محاسن تشویق به شرح ذیل می باشند:

  • ایجاد اعتماد به نفس در وجود کودکی
  • شکوفا شدن استعدادهای نهفته
  • به فعلیت رسیدن قوای درونی
  • بروز زمینه های احیای شخصیت
  • رهایی کودک از یاس و بدبینی
  • ایجاد احساس ارزشمندی در کودک
  • ایجاد تصویر مثبت و سازنده از کودک در ذهنش
  • ایجاد حالت تعادل در کودک( عاطفی ، اخلاقی …

معایب تشویق بیش از حد

  • وابستگی کودک به عوامل بیرون از خود
  • از بین رفتن رغبت های درونی و جای گزین شدن رغبت های تصنعی
  • پاداش وابسته شدن اعمال کودک
  • پرتوقع و طلبکار پرورش یافتن کودک
  • ایجاد حس غرور و خود بینی در کودک(امیر المومنین ع )
  • جلوگیری از رشد آزاد و طبیعی کودک
  • جلوگیری از پیشرفت ذاتی و فطری کودک

به عنوان چند مورد از اثرات تنبیه هردو مکتب بر این اعتقادند که تنبیه :

1- باعث ترک عمل نامطلوب به شکل دایمی در کودک نمی شود

2-حس خشم وخشونت را در کودک می پروراند

3- اثرات آن منفی است

پس تنبیه بالاخص تنبیه بدنی در بیشتر موارد هم در اسلام و هم در مکتب رفتارگرایی مردود و نامطلوب شمرده شده است.

  منابع :

1-قرآن کریم

2-نیاز به اجرای مدیریت راهبردی….،سیروس ستاک، نشریه تحول اداری، شماره6، خرداد79

3-نهج البلاغه، فیض الاسلام، نامه 57

4-بهره وری دانشگران، بزرگترین چالش، دکتر پیراف دراکر،نشریه تحول اداری، دوره هفتم، شماره 34 ،

سال 1380

5-حوزه و دانشگاه، فصل نامه علوم انسانی، اجتماعی، علمی و تخصصی، سال دهم، پاییز 83

6-شهید ثانی، منیه المرید، صفحه 66

 

گرد آورنده :حمیده اعرابی


امتیاز شما به این محتوای آموزشی ؟ جمع امتیاز 0/20